انگيزه قيام امام حسين (ع)و عملكرد مسلمانان
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)
|
|
سید محمد حسینیدر برپايي نهضت امام حسين عليه السلام عوامل متعددي نقش داشتند و همين امر سبب شد تا اين واقعه تاريخي بزرگ، از نظر ماهوي و تفسيري به واقعه اي بسيار عميق و پيچيده تبديل شود.
|
در جايي سخن از بيعت خواستن از امام حسين عليه السلام و امتناع ايشان از بيعت است، در جايي ديگر مسئله دعوت مردم كوفه و پذيرش اين دعوت از سوي امام است و در جاي ديگر وبدون توجه به دو عامل قبل، مسئله انتقاد از اوضاع زمان و حكومت وقت و متذكر شدن شيوع فساد و تغيير ماهيت اسلام مطرح شده است.
به گواهي تاريخ، هر سه عامل در قيام امام حسين عليه السلام دخيل بوده اند و ايشان در مقابل هرسه عامل عكس العمل نشان داده اند به طوري كه پاره اي از عمل ها وعكس العمل هاي امام بر اساس امتناع از بيعت، پاره اي از تصميمات، بر اساس دعوت مردم كوفه و برخي ديگر نيز بر اساس مبارزه با منكرات و فسادهاي زمان بوده است اما بديهي است كه اين سه عامل از نظر اهميت، در يك درجه نبوده و هركدام در حد معيني به نهضت امام حسين عليه السلام ارزش مي دهند.
اما به فرموده خود حضرت، راز قيام ايشان، عامل سوم است به گونه اي كه طي وصيت نامه اي كه به محمد ابن حنفيه مي نويسند پس از شهادت به يگانگي خداوند و رسالت پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند:
« انی ما خرجت اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی ، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب علیه السلام»
طبق فرمايش حضرت، عامل سوم به عنوان دليل اصلي قيام معرفي شده و ارزش بيشتري به نهضت حسيني مي دهد لذا آنچه باعث شايستگي قيام حسيني و جاودانگي اين حركت تاريخي شد ، «امر به معروف و نهي از منكر» است.
به همين دليل، بررسي ماهيت و ضرورت عمل به اين اصل بيشتر بايد مورد توجه قرار گيرد. اما آنچه در اين مقال به بررسي آن خواهيم پرداخت، بررسي كارنامه و عملكرد مسلمين پس از گذشت حدود 1370 سال از اين واقعه تاريخي است.
به روشني مي توان دريافت كه متاسفانه عملكرد مسلمين در اين زمينه به دودليل، قابل قبول نبوده و كارنامه تيره اي را تا كنون از خود به جا گذاشته اند.
1. دليل اول اين است كه آن حساسيتي را كه دين مبين اسلام در اين زمينه داشته و دارد از سوي مسلمين شناخته نشده است.
2. دليل دوم آن است كه آنطوري كه مسلمين جهان به زعم خود از اين اصل پيروي نموده و آن را اجرا نموده اند با واقعيت مسئله، فاصله فراواني دارد.
جهت روشن شدن مطلب به فرمايش رسول مكرم اسلام (ص) اشاره مي شود كه فرمودند:
« كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته» يعني تمام افراد جامعه اسلامي به منزله حافظ و نگهبان و مسئول يكديگر هستند.
توجه به فرمايش پيامبر (ص) مبين اين مسئله است كه نوعي تعهد و مسئوليت مشترك ميان افراد جامعه اسلامي وجود دارد و حفظ و نگهداري اين جامعه بر مبناي تعاليم اسلامي وظيفه همه مسلمين است.
يقينا چنين مسئوليت بزرگ و وظيفه سنگين، نيازمند دو امر است:
1. آگاهي و اطلاع : به طوريكه هر فرد و اجتماع نا آگاه، در اين زمينه ناموفق خواهد بود. طبيعتا پيگيري اطلاعات و اخبار در عصر حاضر و به مدد وسايل ارتباط جمعي كارچندان مشكلي نيست به شرطي كه يك انسان مسلمان در انتخاب راه درست كسب اطلاع، دچار خطا و اشتباه نشود.
2. امكانات، نيرو و قدرت: به طور طبيعي انجام چنين مسئوليت بزرگي احتياج به قدرت و نيروي فراواني دارد و هرچند مسلمانان نيروي بالقوه فراواني در اختيار دارند اما متاسفانه در جهت تبديل اين نيرو به وضعيت بالفعل، عملكرد بسيار ضعيفي از خود نشان داده اند.
طبق آخرين آمار منتشره، در دنيا بيش 1ز یک ميليارد و سي ميليون نفر مسلمان وجود دارد(1) ، اما چرا اين جمع عظيم كه حدود يك پنجم جمعيت دنيا را شامل مي گردد و هر روز به تعداد آن نيز افزوده مي شود، نتوانسته در جهان امروز به يك قدرت بزرگ تبديل شود و سرزمين هاي اسلامي يكي پس از ديگري توسط دشمنان اسلام مورد ظلم و تعدي قرار گيرد.
اگر چنين جمعيت عظيمي به دنبال اهداف و منويات اسلامي بودند و به جاي دامن زدن به تفرقه، در جهت تحكيم همبستگي اسلامي خويش گام بر مي داشتند آيا ممكن بود كه كشورهاي مستكبر از چنين قدرتي حساب نبرند؟ چرا بايد سرنوشت كشورهاي اسلامي با چنين پشتوانه با عظمت مردمي به دست كشورهاي اشغالگر تعيين شود و آنها براي ما تصميم بگيرند؟
چرا بايد عملكرد مسلمين در زمينه اصل مسلّم اسلامي تا اين حد ضعيف باشد در حالي كه پيروان اديان صومعه و دير كه عمري را در انزوا سپري كردند اكنون هماهنگ و متحد عمل كنند ولي ما كه دينمان، دين اجتماع وزندگي وهمكاري و وحدت است اينچنين به سوي تفرق گرايش پيدا كنيم؟
اگر امروزه دولت هاي اسلامي به جاي نفاق و تفرقه و اعمال سياست هايي همچون ملي گرايي و نژاد پرستي، غيرت و وحدت اسلامي را سرلوحه امور خود قرار مي دادند و در جهت تحقق جامعه اصيل اسلامي گام بر ميداشتند محال بود تا افغانستان و عراق و فلسطين و ساير ملل اسلامي به اين وضعيت اسف بار دچار شوند و توسط غير مسلمانان اشغال گردند.
هرچند عزاداري و برسر وسينه زدن به خاطر مصيبت امام حسين عليه السلام امري است پسنديده كه در اخبار و احاديث به آن تاكيد شده و اجر و ثواب فراواني هم براي آن در نظر گرفته شده است اما چه خوب است اگر شورعزاداري ها توام با شعور باشد و امت اسلامي با تشخيص درست و شناسايي شمرها ، ابن سعدها، يزيدها و يزيدي هاي زمان در جهت شناسايي و تحقق اهداف عاليه قيام امام حسين عليه السلام گام بردارند و فراموش نكنند كه همانا : كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
«السلام عليك يا ابا عبدالله، اشهد انك قد امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و جاهدت في الله حق جهاده»
---------------------------------------------------------
1- سرشماري سال 2008 نشان مي دهد كه تعداد مسلمانان بیش از مسیحیان کاتولیک است به طوريكه مسلمانان 2/19 درصد و مسیحیان کاتولیک 4/17 درصد از ساکنان جهان را تشکیل می دهند.
نظرات شما عزیزان: